بازگشت به سرزمین محبوب

این مدت شدیدا سرگرم کار و مصاحبه های کاری بودم. در نهایت دو تا پیشنهاد شغلی بهم داده شد، یکی توی آمریکا به عنوان دستیار تحقیق توی یه دانشگاه با درآمد نه چندان مناسب و دومی یه شغل ثابت به عنوان مشاور ارشد ارزیابی ریسک توی وزارت کشاورزی ( صنایع اولیه) نیوزیلند با درآمد مناسب. از اونجایی که هم دنبال ثبات هستم و هم زمینه کاری رو دوست دارم شعل نیوزییلند رو انتخاب کردم و دنبال گرفتن ویزا هستم ، این یعنی اینکه برمیگردم نیوزیلند. در این مورد با خیلی ها مشورت کردم چرا که برای اولین بار میشه که تقریبا ارتباطم با دنیای دانشگاهی یه جورایی قطع میشه. همه استاتید و افراد خارجی که باهاشون حرف زدم نظرشون این بود که شغل بسیار مهمی هست و خیلی موقعیت عالی گیرم اومده و بلادرنگ قبول کنم. اما از اون طرف از دوستای ایرانی میشنوم که مطمینی که میخوای از آمریکا بری؟ همه میخوام بیان آمریکا و......اما برای من که هر دو محیط رو تجربه کردم مسایل روشنتر هست. نیوزیلند ممکنه زندگی و جنب و جوش آمریکا رو نداشته باشه اما آرامش و امنیت جزو مزیتهای مهم نیوزیلند هست.  بعلاوه هر کس بسته به شرایط خودش تصمیم میگیره.برای من در آمریکا بهترین مسیر دنبال کردن مسیر استاد شدن هست چرا که تدریس رو خیلی دوستدارم اما این هدف حداقل شش هفت سال در حالت خوشبینانه طول خواهد کشید در کنار استرس شدیدی که در بخش آکادمیک وحود داره. به قول خودشون کار آکادمیک مثل قبل نیست که واقغا لذت ببری؛ کار اکادمیک شده فقط چاپ مقاله مقاله و مقاله، نوشتن گرنت و دانشجو گرفتن تا برات مقاله چاپ کنند!!! اما در عین حال در صورت تمایل و چاپ مقاله اگر احیانا از کارم خوشم نیومد میتونم دوباره اهدافم رو به سمت دنیای اکادمیک سوق بدم. 

 

اندر فواید آمریکا

از اونجایی که جمله عیبش بگفتیم منصفانه هست که جمله هنرش رو هم بگیم هر چند که در پست های قبلی از فواید آمریکا نوشتم.

بر اساس تجربیاتی که طی یکسال و جند ماه اقامتم در آمریکا بدست آوردم میتونم بگم آمریکا جای بیزنس هست. امکان پیشرفت و رشد توی این سیستم زیاد هست. بر خلاف سیستم های انگلیسی که وقتی درآمدتون از یه حدی بالاتر میره مالیاتهای سنگینی اتخاذ میکنن تا فاصله طبقاتی زیاد نشه آمریکا اونطور نیست حداقل به اون شدت نیست یا اینکه راههای در رو زیادی برای ندادن مالیات وجود داره. برای همین بسته به هنر و تخصصتان و پستکارتون میتونید زود پیشرفت کنید. بعنوان مثال یکی از دوستان اینجا که با دست خالی اومده  بعد پنج سال صاحب هونه و ماشین و شرکت تاکسیرانی هست، چیزی که در کمتر جای دنیا این امکان روبرای انسان فراهم میاره. 

یکی از مسایل مهم دیگه هزینه پایین زندگی و کرایه خونه مناسب توی آمریکا به نسبت کشورهای اروپایی و استرالیا هست. 

نکته بعدی بازار کار بزرگ آمریکاست، قطعا کشوری با جمعیت و اقتصاد آمریکا رو نمیشه با هیچ کشوری مقایسه کرد، این به خودی خود باعث ایجاد فرصتهای شعلی بیشتر و جذب نیروی کار ماهر بیشتر میشه.  موضوع دیگه اینه که اینجا برای هر قشری کار هست حتی خیلی ها بصورت غیرقانونی کار مکینند. مسلط نبودن به زبان هم موضع حادی به نظر نمیاد از اونجایی که دیدم خیلی ها انگلیسی بلد نیستند و اسپانیایی جرف میزنند هر جند زبان اسپانیایی یه حورایی همه جا صحبت میشه. یه موضع دیگه هم عدم وجود سن مشخص بازنشستگی توی آمریکا هست بر حلاف سیستمهای انگلیسی مثل استرالیا و کانادا و نیوزیلند. 

البته میشه تصور کرد که هر جنذ بازار کار بزرگ هست اما به همون نسبت متقاضی و رقابت هم زیاده. نکته دیگه تنوع نژادی و فرهنگی در آمریکاست که چیز حا افتاده ای هست. سیستم هم در عمل اون سخت گیری و نظم سیستم نیوزیلند رو گه تجربه کرده بودیم نداره هر جند من اون سیستم انگلیسی رو بیشتر میپسندم و موافق مالیات بسته به درآمد هستم تا فاصله طبقاتی به حداقل برسه. یکی از دلایلی که در آمریکا فاصله طبقاتی زیاد و زیادتر شده و افراد بی خانمان زیادی میبنیم همین امر میتونه باشه. توی این سیستم همیشه باید حواست باشه چون شرکتها کلکهای زیادی میزنن و مشتری ها رو به اصظلاح ما تیغ میزنن!! کلا شباهتهای زیادی به سیستم ما توی ایران داره فقط پیشرفته تر و همه راههای در رو  قانونمنده !!