شوک فرهنگی
مطلبی در قالب ایمیل بهم رسید که گذاشتنش رو توی بلاگ خالی از لطف ندیدم. مطمئنا همونطور که بالشخصه بعضی از موارد رو تجربه کردم کنجکاوک بدونم دوستان خواننده این وبلاگ که در خارج از کشور هستند نظرشون چیه.
شوك فرهنگ ( فرهنگي ): ماهي بيرون از آب
نويسنده: دانكن ميسون
مقدّمه
1
– " كالورو اوبرگ " يكي از نخستين نويسندگاني بود كه پنج مرحله ي متفاوت
از شوك فرهنگي را شناسايي كرد. او دريافت كه همه ي انسان ها پس از سفر به
يك كشور متفاوت، يا زندگي در آنجا و برخورد با فرهنگ حاكم در آن كشور،
احساس مشابه و يكساني را تجربه مي كنند. او همچنين دريافت كه شوك فرهنگي،
تقريبا" مانند يك بيماري ست: داراي علّت، نشانه ها و درمان است.
متن
2
– وقتي كسي به كشوري ديگر سفر مي كند، مانند " ماهي بيرون آب " است.
همانند ماهي، او تمام عمر، در فرهنگ خودش شنا كرده و در آن غوطه خورده است.
ماهي نمي داند آب چيست. ما نيز غالبا" به فرهنگي كه در آن بزرگ مي شويم
چندان نمي انديشيم. فرهنگ ما به شكل گيري هويّت ما كمك مي كند. در فرهنگ
هاي مختلف، بسياري از نشانه هاي ارتباطات بين فردي ( زبان بدن، واژگان،
حالات چهره، تن صدا، اصطلاحات، زبان كوچه و خيابان ) متفاوت ند. يكي از
دلايلي كه پس از ورود به يك فرهنگ
جديد، احساسي همانند ماهي بيرون آب داريم آن ست كه همه ي نشانه هاي مورد
استفاده در آن فرهنگ جديد را نمي شناسيم.
3
– روان شناسان به ما مي گويند پنج مرحله ي متفاوت از شوك فرهنگي وجود
دارد. مهّم است درك كنيم كه شوك فرهنگي، براي همه ي كساني كه به خارج سفر
مي كنند روي مي دهد، ليكن واكنش برخي افراد، بسيار قوي تر از ديگران است.
4
– در چند روز نخست اقامت در كشور جديد، همه چيز معمولا" به خوبي پيش مي
رود. تازه وارد، از بودن در مكان جديد، دچار هيجان مي شود، چون با مناظر و
صداهاي جديد، و نيز طعم ها و مزّه هاي جديد روبرو مي شود. او ممكن است
مشكلاتي هم داشته باشد، ولي معمولا" آن ها را به عنوان بخشي از تازگي ها مي
پذيرد. شايد در هتل يا كنار خانواده هاي پذيراي مسافران خارجي - كه هيجان
زيادي براي ملاقات با غريبه ها دارند - اقامت كند. تازه وارد، ممكن است
بپندارد كه " فرش قرمز "
برايش پهن شده و به رستوران، سينما و تورهاي گردشگري برده شود. شايد كه
آشنايان جديد بخواهند تازه وارد را به جاهاي زيادي ببرند و با او " پز "
بدهند. اين نخستين مرحله از شوك فرهنگي، " ماه عسل " ناميده مي شود.
5
– در كمال تاءسّف، مرحله ي " ماه عسل " به زودي به پايان مي رسد و تازه
وارد، به ناچار با مشكلات حمل و نقل ( اتوبوس هايي كه به موقع نمي آيند )،
مشكلات خريد ( نمي تواند غذاهاي مورد علاقه اش را بخرد )، يا مشكلات
ارتباطي ( عدم درك معني برخي جملات ) سر و كار پيدا مي كند. به تدريج ممكن
است چنين به نظر برسد كه مردم، ديگر اهّميّتي به مشكلات وي نمي دهند. آن ها
ممكن است كمك كنند، ولي به نظر نمي رسد كه دغدغه هاي مهّم او را بفهمند.
حتّي ممكن است تازه وارد، به
تدريج فكر كند كه مردم كشور ميزبان، خارجيان را دوست ندارند.
6
– اين وضعيّت، ممكن است به مرحله ي دوّم شوك فرهنگي، يعني مرحله ي " پس
زدن " بيانجامد. تازه وارد، ممكن است به تدريج پرخاشگر شود و زبان به شكايت
از كشور يا فرهنگ ميزبان بگشايد. مهّم است درك كنيم كه اين احساسات، واقعي
بوده و مي توانند جدّي شوند. اين مرحله، نوعي بحران در " بيماري " شوك
فرهنگي است. دليل نامگذاري آن به مرحله ي " پس زدن " آن ست كه در اين نقطه،
تازه وارد، شروع به پس زدن كشور ميزبان مي كند، مدام شكايت مي كند و تنها
به چيزهاي بد و
ناخوشايند توجّه مي كند. در اين مرحله، تازه وارد، يا قوي تر مي شود و مي
ماند، يا ضعيف تر مي شود و به وطن باز مي گردد ( بازگشت جسمي يا صرفا" ذهني
).
7
– چنانچه مرحله ي دوّم، با موفقيّت پشت سر گذاشته نشود، تازه وارد،
احتمالا" به مرحله ي سوّم، يعني مرحله ي " عقب گرد " وارد مي شود. در اين
مرحله از شوك فرهنگي، تازه وارد، بيشتر وقت خود را صرف صحبت به زبان مادري،
تماشاي فيلم هاي مربوط به سرزمين مادري، و خوردن غذاهاي وطني مي كند. ممكن
است اطراف محوّطه ي دانشگاه يا شهر گردش كند، و البتّه اين كار را با
گروهي از دانشجويان همزبان خويش انجام دهد. ممكن است بيشتر وقت ش را صرف
گله و شكايت از كشور يا
فرهنگ ميزبان كند.
8
– همچنين در اين مرحله، ممكن است تنها چيزهاي خوب از كشورش را به ياد
آورد. كشورش ناگهان به گونه اي شگفت انگيز، زيبا و رويايي به نظر برسد،
تمامي مشكلاتي كه در آنجا داشته، فراموش شوند و حتّي از خود بپرسد چرا
كشورش را ترك كرده است؟ ( ترك وطن، براي يادگيري زبان! ). اكنون ممكن است
كشورش را به صورت مكاني شگفت انگيز به ياد آورد كه در آن هيچ رويداد
ناخوشايندي براي او رخ نداده. البتّه اين مساءله واقعيّت ندارد، بلكه
توهّمي ناشي از " بيماري " شوك فرهنگي
ست.
9
– چنانچه تازه وارد بتواند مرحله ي سوّم را با موفقيّت پشت سر بگذارد ( يا
اصلا" با آن روبرو نشود )، به مرحله ي چهارم شوك فرهنگي وارد خواهد شد كه
موسوم به مرحله ي " بهبود " يا مرحله ي " سرانجام راحتي و خوشي " ست.در اين
مرحله، فرد، با زبان بيگانه آشناتر شده و انس بيشتري با آداب و رسوم كشور
ميزبان پيدا مي كند. اكنون او مي تواند اين طرف و آن طرف برود، بدون اين كه
احساس اضطراب و ناراحتي داشته باشد. البتّه هنوز مشكلاتي با برخي نشانه
هاي اجتماعي دارد و
ممكن است هنوز هم صحبت هاي مردم ( به خصوص اصطلاحات ) را به خوبي درك
نكند. با اين حال، حدود نود درصد، با فرهنگ جديد، سازگار شده و به تدريج
درك مي كند كه هيچ كشوري خيلي بهتر از كشور ديگر نيست. اين كه تنها سبك هاي
زندگي، متفاوت ند و راه هاي گوناگوني براي كنار آمدن با مشكلات زندگي وجود
دارد.
10
– با اين سازگاري كامل، تازه وارد، غذاها، نوشيدني ها، آداب و رسوم كشور
ميزبان را مي پذيرد و ممكن است حتّي برخي خصوصيّات كشور ميزبان را به موارد
مشابه در كشورش ترجيح دهد. او اكنون دريافته است كه راه هاي گوناگوني براي
زندگي كردن وجود دارد و هيچ راهي، به واقع، بهتر از ديگري نيست، بلكه تنها
متفاوت است. سرانجام، او در مكان جديد، به آسايش و آرامش مي رسد.
11
– مهّم است به خاطر داشته باشيد كه همه ي آدم ها، همه ي مراحل شوك فرهنگي
را تجربه نمي كنند. همچنين مهّم است بدانيد كه افراد مي توانند همه ي آن ها
را در زمان هاي متفاوت تجربه كنند. ممكن است مرحله ي " عقب گرد " را پيش
از مرحله ي " پس زدن " تجربه كنند و امثال آن. حتّي ممكن است مرحله ي " عقب
گرد " را روز دوشنبه، مرحله ي " بهبود " را روز سه شنبه، مرحله ي " ماه
عسل " را روز چهارشنبه، و مرحله ي " پس زدن " را روز پنج شنبه تجربه كنند. و
خدا مي داند كه روز جمعه چه
خواهد شد!
12
– با گذشت مدّت زمان طولاني، ممكن است تازه وارد، به كشورش باز گردد و حدس
بزنيد چه خواهد شد؟ ممكن است به مرحله ي پنجم از شوك فرهنگي وارد شود: "
شوك فرهنگي معكوس " يا " شوك فرهنگي بازگشت ". اين مرحله، پس از بازگشت به
وطن روي مي دهد. فرد، براي مدّتي طولاني، دور از وطن بوده و با آداب و رسوم
و سبك زندگي جديد انس گرفته و ممكن است دريابد كه ديگر در كشورش راحت
نيست. در مدّتي كه در وطن نبوده ، ممكن است خيلي چيزها تغيير كرده باشد و
اكنون او غافلگير شده
است. شايد كمي طول بكشد تا با نشانه ها و نمادهاي موجود در سرزمين مادري
اش انس بگيرد.
نتيجه گيري
13 - "
شوك فرهنگي معكوس " مي تواند بسيار دشوار باشد. خطر بيماري ( دلتنگي،
دلمردگي، افسردگي ) يا بروز مشكلات عاطفي در بسياري از مراحل شوك فرهنگي
وجود دارد. به ياد داشته باشيد در تمام مدّتي كه در ديگر كشورها به سر مي
بريد، با خود مهربان باشيد ( به خودتان سخت نگيريد ) و وقتي به كشورتان
برگشتيد، به خودتان زمان بدهيد تا با اوضاع سازگار شويد. بهترين دوست خود
باشيد. اگر اين كارها را انجام دهيد، انسان نيرومندتري خواهيد شد. اگر
اين كارها را انجام دهيد، به شما تبريك مي گوييم، چون در چنين شرايطي "
شهروند جهان " خواهيد شد.

+ نوشته شده در یکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۱ ساعت 23:21 توسط خندان
|


خاطرات یک سیستانی در نیوزیلند , آمریکا